کیهان در ستون ویژه های خود نوشت :


سي ان ان:
ايران توانسته آمريكا را خلع سلاح كند

شبكه سي ان ان جاي آينده نگري در سياست هاي آمريكا مقابل ايران را خالي دانست و دست ايران را در اين زمينه بالاتر توصيف كرد.
وب سايت سي ان ان در تحليل خود با عنوان «آمريكا چگونه بايد با ايران اتمي روبرو شود؟» تصريح مي كند: واشنگتن هنوز نمي داند چگونه با برنامه هسته اي ايران مواجه شود. اما اكنون در آستانه انتخابات رياست جمهوري زمان آن رسيده كه راه حل درستي براي اين مسئله پيدا شود. جاي آينده نگري در سياست هاي آمريكا در قبال ايران خالي است. تحريم هاي سنگين تر و تهديد به درگرفتن جنگ نيز رفتار ايران را عوض نكرده است. آمريكا در واقع نمي داند كه چطور ايران را مغلوب كند.
تحليلگر سي ان ان خاطرنشان كرد: تحريم ها چون بركتي بر سر ايران نازل شده و نوعي اتحاد سياسي را در ميان جناح هاي سياسي ايران پديد آورده است. جناح هاي سياسي ايران علي رغم اختلافات عميق سياسي، درباره ادامه ظرفيت خاصي از غني سازي توافق دارند. ايران زير بار تحريم ها بيشتر به خودش متكي شده است. تحريم ها ايران را ماجراجوتر نيز كرده و اين كشور تاكتيك هايي را براي دور زدن تحريم ها به كار گرفته است.
در ادامه اين تحليل مي خوانيم: تحريم ها طرز فكر جمهوري اسلامي را نيز تقويت كرده است. جمهوري اسلامي مي گويد اگر جنگ بهاي مقابله با آمريكا است از آن ابايي ندارد. از سويي طبقه متوسط ايران با تجربه جنگ هشت ساله با عراق بلد است كه چطور در شرايط جنگي زندگي را به پيش ببرد.
سي ان ان تاكيد كرد: تهديد جنگ و حمله نظامي انگيزه هاي ايران را روشن تر كرده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مي گويد اگر ايران هدف حمله قرار بگيرد چه مواضع آمريكا و چه مواضع اسرائيل را هدف اقدامات تلافي جويانه قرار مي دهد. سپاه مي گويد شانس برنده شدن سربازان ايراني در يك جنگ منطقه اي بسيار بالاتر است.
اين شبكه آمريكايي معتقد است: تهديدها از سويي به ايران اين فرصت را داده تا از نظر اخلاقي دشمنش را خلع سلاح كند. تهران باور دارد كه بعيد است هدف حمله قرار بگيرد زيرا آمريكا درگير جنگ در عراق و افغانستان است. اسرائيل نيز تا زماني كه در محاصره نيروهاي اسلامگرا در غزه و مصر و اردن و سوريه است بعيد است به ايران حمله كند. در بقيه جهان عرب نيز به سختي مي توان كسي را يافت كه از حمله اسرائيل به ايران حمايت كند.
بينوش تحليلگر وب سايت سي ان ان در ادامه اين تحليل خاطرنشان كرد: جمهوري اسلامي مي گويد وقايع منطقه اي به نفع اين كشور است زيرا ديگر جنبش هاي اسلامگرا در منطقه عليه اسرائيل و آمريكا كار مي كنند. آمريكا نيز مانند ايران حرف و حديث زياد دارد، اما ابزار كارش مانند ايران نيست. آمريكا مي گويد تحريم ها و تهديد به جنگ ايران را تسليم خواهد كرد اما وقتي برعكسش را مشاهده مي كند خواستار زمان بيشتر براي تاثير عميق تر تحريم ها بر ايران و به تاخير انداختن گزينه جنگ مي شود.
اين تحليل مي افزايد: واشنگتن معتقد است كه مي توان با ايران به توافق رسيد اما گيج شده و نمي داند كه بايد چه كرد. واشنگتن مي داند كه شركاي بزرگ اقتصادي ايران يعني روسيه و چين از تحريم ها حمايت نمي كنند پس به سراغ متحدان ايران مثل دولت لبنان مي رود و آنان را ترغيب مي كند تا به تحريم هاي اقتصادي عليه ايران احترام بگذارند. اين طفره روي ها و مانع تراشي ها منجر به خودفريبي مي شود. چه در دوره اوباما و چه رقيب انتخاباتي او رامني، واشنگتن بايد حدس و گمان و طفره را كنار بگذارد و به اصول پايبند بماند.
سي ان ان با دفاع تلويحي از پذيرش ايران هسته اي نوشت: راه حل مسئله از اعتراف به اين موضوع آغاز مي شود كه در صورت رسيدن تهران به دانش توليد بمب اتم، ايران اولين كشوري نخواهد بود كه آمريكا در جلوگيري از اتمي شدنش شكست مي خورد. ايران اتمي حتي اگر به توانايي سلاح اتمي دست يابد نبايد به معناي پايان بازي باشد. آمريكا بايد بداند كه متقاعد كردن ايران به نساختن بمب شايد از طريق رابطه با ايران آسانتر باشد. دكترين نظامي فعلي ايران استفاده از سلاح كشتار جمعي را رد مي كند. در نهايت، واشنگتن بايد ضرب الاجلي دوطرفه را با ايران تعيين كند تا به يك راه حل برد- برد برسند. آمريكا براي اين كار مي تواند اسرائيل و همسايگان عرب ايران را درباره آينده منع تكثير سلاح در خاورميانه گرد هم آورد و همزمان مذاكره با ايران را نيز ادامه دهد.
 
    
    


آيت الله رفسنجاني:
فرزندان خود را متمايز ازساير شهروندان نمي دانم

بازجويي از مهدي هاشمي و صدور قرار بازداشت براي وي، سازمان رسانه اي فعال در فتنه سال 88 را شوكه كرد.
شبكه دولتي انگليس بلافاصله پس از بازگشت مهدي هاشمي به تهران در شامگاه يكشنبه مدعي شد «ورود اعلام شده مهدي هاشمي پسر اكبر هاشمي رفسنجاني از دوبي به تهران مي تواند درياي سياست در جمهوري اسلامي ايران را بار ديگر متلاطم كند» اما همزمان سايت خبري خودنويس خاطرنشان كرد: دستگيري مهدي هاشمي باعث نگراني كساني مي شود كه اميدوارند هاشمي ريش خود را بجنباند و تغييري در ساختار سياسي فعلي ايجاد كند. اين گروه از فعالان سياسي كه خروج از بن بست فعلي را تنها به دست وي ممكن مي دانند، مطمئناً با نگراني، وضعيت فائزه و نيز مهدي هاشمي را دنبال مي كنند... با اين حال هاشمي ديگر نفوذ قديمي را ندارد.
در واقع دو تحليل بي بي سي و خودنويس را مي شد اين گونه جمع بندي كرد كه تلاطم به اردوگاه فتنه گران سرخورده و مضطرب باز گذشته است. توهم آنها كه به سرعت معلوم شد با واقعيات ناهمخوان است اين بود كه اراده برخورد با تخلفات امثال فائزه و مهدي هاشمي وجود ندارد. اين محافل تصور مي كردند مهدي هاشمي به نحوي به كشور برمي گردد كه اسباب روحيه بخشي به ضدانقلاب و سرخوردگي مردم فراهم گردد اما برخورد كاملاً معمولي دستگاه قضايي با اين دو متهم فتنه كه براي يكي حكم زندان صادر شده و ديگري در مرحله بازجويي - پس از 3 سال فرار از پاسخگويي- است، مانند آب سردي بود كه بر سر محافل ضدانقلاب ريخت و در واقع در نعلبكي فتنه گران طوفان و تلاطم برپا كرد. بي بي سي درست حدس زده بود اما تنها نيمي از واقعيت را. تلاطم واقعيت داشت اما نه در فضاي سياست ايران بلكه اردوگاه فتنه گران در كمتر از 24 ساعت، آخرين مظنه سياست و قانونمندي در ايران را به دست آورد.
بي بي سي در عين حال در پايان تحليل خود به سياق ديگر فعالان شبكه سياسي- رسانه اي فعال در محور فتنه 88، كوشيده تا تخلفات سياسي و مالي فائزه و مهدي هاشمي را به سرنوشت آقاي هاشمي رفسنجاني گره بزند. بي بي سي مدعي شده مهدي هاشمي ناگفته هايي دارد! و اين در حالي است كه حلقه لندن با واسطه گري شبكه دولتي انگليس طي 3 سال گذشته آنچه از دروغ پراكني و تحريف در آستين داشته، رو كرده است.
محور ديگر فعاليت رسانه ها و سياسيون آلوده به فتنه سال 88، ادعاي اين مطلب بوده كه عدم بازگشت مهدي هاشمي به ايران طي سه سال گذشته درخواست مسئولان قضايي! بوده و اين در حالي است كه نامبرده با بهانه كردن مديريت جديد در لندن- چيزي كه رسماً از سوي دانشگاه تكذيب شد- از كشور خارج شده و حاضر به بازگشت نبود.
آنچه در اين ميان جالب توجه است نقش آفريني عليزاده و طباطبايي از عناصر تندروي مدعي اصلاحات در كسوت وكيل مهدي هاشمي است. نامبرده در اظهارنظري كه بار حقوقي و قضايي دارد و قابل تعقيب است، قوه قضائيه را متهم كرده كه با مهدي هاشمي دعوا ندارد بلكه با پدر وي دعوا دارد(!) همين خط را سايت جرس ارگان حلقه لندن (وابسته به تيم مهاجراني و كديور) در پيش گرفته و ادعا كرده «خانواده هاشمي در تيررس قرار دارند و زمان انتقام گيري است»! پايگاه اينترنتي «نداي سبز آزادي» نيز كه دو قلوي جرس و وابسته به رجب مزروعي و شماري از فراريان حزب مشاركت و گروهك ملي- مذهبي است، مطلبي منتشر كرده كه مانند جرس عكس خانوادگي آقاي هاشمي را برجسته نموده و القاي برخورد با آقاي هاشمي را مي كند. همچنين كلمه- ضلع ديگر رسانه هاي طيف فتنه- مصاحبه مشابهي را با فاطمه هاشمي ترتيب داده و توپ را در زمين آقاي هاشمي انداخته است. اين همه در حالي است كه بنابر تصريح آقاي هاشمي در ملاقات هاي مكرر- از جمله در ملاقات با برخي اعضاي حزب مؤتلفه- حساب فرزندان و عملكرد آنها از حساب شخص وي جداست و در زمينه رسيدگي قضايي نيز فرزندان خود را متمايز از شهروندان نمي داند.
گفتني است پولشويي و سوء استفاده از بيت المال براي فعاليت هاي ضد امنيتي، تخريب و دروغ پراكني عليه نظام در پوشش برخي فعاليت هاي رسانه اي نظير سايت جمهوريت، تمهيد اغتشاش و فتنه از طريق برخي شبكه ها در پوشش كميته صيانت از آراء از جمله اتهاماتي است كه متوجه مهدي هاشمي است.


سردبير نيويوركر:
نتانياهو بي سابقه ترين خسارت را به اسرائيل زد

«خسارتي كه نتانياهو به اسرائيل زد، بسيار است. او اسرائيل را در دنيا به انزواي بي سابقه كشانده است.
اين مطلب را سردبير مجله آمريكايي نيويوركر به يك روزنامه سوئيسي گفته است. روزنامه نويه زوريخر سايتونگ در گزارشي تأكيد كرد: نخست وزير اسرائيل نيز هفته هاست هيچ فرصتي را از دست نمي دهد براي اينكه قضاوت خود را درباره روش برخورد با بلند پروازي هاي هسته اي ايران مطرح كند. اما در رسانه هاي اسرائيلي بلافاصله از حضيض و سقوط بي سابقه در مناسبات با آمريكا حرف به ميان آمد. همچنين اين نكته قابل تأمل در افواه منتشر شد كه نتانياهو از آمريكا مي خواهد براي ايران خط قرمز تعيين كند اما خود چراغ قرمزي را كه مخصوص وي است ناديده مي گيرد.
اين روزنامه با وجود اينكه تصريح كرد:«اسرائيل در حال تبليغات نفرت پراكنانه عليه ايران است»، افزود: ديويد رمنيك سردبير مجله آمريكايي نيويوركر يكي از زبان آورترين منتقدان نتانياهو، وضعيت را جدي مي بيند. به باور او خسارت به وجود آمده به دست نتانياهو بسيار است. رمنيك مي گويد نتانياهو، اسرائيل را در صحنه جهان به انزوايي بي سابقه كشانده است اما نه تنها به دليل جنگ طلبي هايش عليه ايران. اتحاد رئيس دولت با نيروهاي مرتجع در اسرائيل چشم انداز رسيدن به توافق با فلسطيني ها را به دور دست ها برده اگر كه حتي ناممكن نساخته باشد.
نويه زوريخر سايتونگ خاطرنشان كرد: معلوم نيست نتانياهو با تهديدها و خواسته هايش دنبال چيست. كم نيستند در اسرائيل شخصيت هاي مهمي كه با تأ كيد از حمله نظامي به ايران برحذر مي دارند. اينان استدلال مي كنند كه ظرفيت هسته اي ايران را نمي توان تنها با وسايل نظامي از بين برد، و در صورت حمله خطر آتش سوزي سراسري منطقه را تهديد مي كند و رهبري ايران قدرتمندتر مي شود.
اين روزنامه در پايان نوشت: نگراني نخست وزير اسرائيل دو علت عمده دارد. غير از خطر برنامه هسته اي ايران، منطقه در دو سال گذشته دچار تغيير اساسي در زمينه انقلاب ها و بهار عربي شده است.
 
    
    


كرباسچي:
در انتخابات مي آييم اما نه با خاتمي و هاشمي

دبير كل حزب كارگزاران مي گويد از خاتمي به خاطر اينكه در جريان محاكمه اش حمايت نكرده دلخور نيست اما با نامزدي خاتمي براي انتخابات مخالف است.
غلامحسين كرباسچي در مصاحبه با روزنامه زنجيره اي اعتماد، كارگزاران را اصلاح طلب توصيف كرد و درباه هجمه اصلاح طلبان به هاشمي در انتخابات مجلس ششم گفت: آن برخورد در واقع برخورد تمام اصلاح طلبان با آقاي هاشمي نبود و فقط بحث حزب مشاركت بود و دوستان در اشتباه سياسي افتادند.
وي درباره اين سؤال كه آيا آقاي كرباسچي از خاتمي دلخور هستيد گفت: ايشان شخصيت دوست داشتني هستند من هم دلخوري شخصي ندارم ولي ممكن است به برخي عملكردها انتقاد داشته باشم. من به نوع عملكرد ايشان در دوره رياست جمهوري منتقدم.
كرباسچي درباره اين پرسش كه «اگر اصلاح طلبان روي كانديداي خاصي مثل خاتمي اجماع كنند آيا شما حمايت مي كنيد؟» مي گويد: من اصولاً معتقد نيستم كه افرادي كه يك بار در اين سمت حضور داشتند دوباره به صحنه بيايند، چه آقاي خاتمي، چه رفسنجاني و چه احمدي نژاد. هنوز كشور در قحط الرجالي فرو نرفته كه از اين چهره ها دوباره استفاده كنيم. بايد با ورود افراد جديد هواي تازه اي به جامعه سياسي وارد شود. خود اين آقايان هم علاقه مند به حضور در انتخابات نيستند. آقاي خاتمي قسم خورده اند كه در انتخابات كانديدا نشوند!
كرباسچي درباره خودش نيز اظهار داشت: به طور قطع من در انتخابات كانديدا نخواهم بود شايد به عنوان مشاور و كمك كننده در جايي مفيد باشيم.
وي در اين مصاحبه اگر چه از فعاليت حزبي در انتخابات و در فضاي سياسي دفاع كرد اما درباره گسيختگي كارگزاران در انتخابات سال 88 و از جمله حمايت خود از كروبي به جاي موسوي تصريح كرد: درون حزب نتوانستيم روي كانديداي خاصي اجماع كنيم و اين جمع بندي نهايي بود كه در واقع عمل شد، از آن طرف هم مي توان نگاه كرد كه چرا ديگران نظر دبير كل را نپذيرفتند، به هر حال در حزب تصميم نهايي جمع مطرح است و ديكتاتوري حزبي حاكم نيست. در درون حزب بحث هايي مطرح شد، به اجماع نرسيديم و در آن مقطع من به دوستان گفتم براي اينكه نمي توانم استدلال دوستان را بفهمم از دبيركلي حزب كنار مي روم، اما دوستان در حزب مخالفت كردند. در آن روزها اكثريت حزب نظر ديگري داشت و من نظر ديگري، بنابر اين خود دوستان اين تصميم را گرفتند كه دبير كل از يك كانديدا حمايت كند و بدنه حزب از شخص ديگري.
كرباسچي درباره فعاليت ها و مذاكرات انتخاباتي اصلاح طلبان اظهار داشت: ما هميشه در حال مذاكره و بحث هاي سياسي هستيم. انتخابات هم يكي از اين موضوعات است. دوستان گفتند شرايط براي شركت در انتخابات سال 90 مناسب نبود، اما الان كمتر از نه ماه به انتخابات سال 92 باقي مانده است. هم انتخابات رياست جمهوري و هم انتخابات شوراي شهر. برخي جريانات سياسي مدت هاست كه فعاليت هايي را براي حضور در اين دو انتخابات آغاز كرده اند، گروه هاي سياسي و جريان اصلاح طلبي فضا را بايد براي حضور جدي خود آماده كنند. در نبرد قدرت براي كسي فرش قرمز نمي اندازند.
وي در اين مصاحبه، اين قضاوت را كه گريه اش در فيلم تبليغاتي كروبي براي انتخابات، «شو» بوده تكذيب كرد و گفت: از نگاه من واقعيت بود. من هنرپيشه نيستم شو اجرا كنم. انسان عواطف دارد و تحت تأثير واقع مي شود.